۱۳۹۱ دی ۱۳, چهارشنبه

بازم بازم پتروس فداکار

خواب دیدم پتروس فداکار شدم دسم تو سولاخ بود اما همین طور سولاخ گشاد تر شد از دس منم کاری بر نمی اومد واسه همین ولش کردم رفتم شام خوردم
همه بازم همه غرق شدن

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

توجه:فقط اعضای این وبلاگ می‌توانند نظر خود را ارسال کنند.