۱۳۹۱ دی ۱۱, دوشنبه

خدایا چقدر مونده مهمونیت تموم شه ؟

مادرم از اول ماه رمضون کرکره آشپزخونه رو میده پایین
هر وقتم بهش میگیم ننه چی داریم بخوریم میگه کوفت بخوری این ماه مبارک یه نمه گشنگی بکش ببین گشنه های عالم چی میکشن !
اما تا میگم بریم شام بیرون مهمون من کشنه های عالم یادش میره

بی آغوشی

بعضی ها از بی آغوشی به آغوش ِ سگ پناه میبرن

بعدا فهمیدم همه دنیا جقی اند و ما بیخبریم

بچه که بودم فکر میکردم تو دنیا فقط منم که جق میزنم واسه همین خیلی عذاب وجدان داشتم

پشه رفته تو شورتم چجوریش رو خودمم نمیدونم ؟

خودم میخام دستم و بکنم تو شورتم با کلی مانع مواجه ام
این چجوری رفته اون تو الله و اعلم !

فیلترچی غمگین

حال ِ فیلترچی که میدونه حتی اونایی که بهش دستور فیلتر کردن رو دادن از فیلتر شکن استفاده میکنن و تخم خودشونم حسابش نمیکنن

اسمایلی داف خسته

مایکل فلپس تو 27 سالگی خداحافظی کرد و تموم کرد من با 30 سال سن هنوز شروع نکردم

درد ِ مدال

بدم نمیاد ایران تو المپیک عنم نمیگرفت تا این کس کشا نتونن به مدیرییت ورزشی شون افتخار کنن
اینقدر مریض احوال شدیم خوشحالی مشترک با اینا رو تاب نمیاریم

سنگ محکم باش

آدم تو زندگیش یه بار عاشق میشه
اون میشه سنگ محک بقیه عشقا
بقیه ی به ظاهر عشقای که تو زندگی میان و میرن همشون تو محک و مقایسه با اون عشق اول به گا میرن
این سنگ محک همیشه اولین عشقه آدم شاید نباشه اما فقط یه نفره که حکم اون سنگ محک پیدا میکنه

باران عشق ناصر چشم آذر گوش میدم نوتم رو تحت تاثیر قرار داده
جدی نگیرید حرفامو
تو فاز آهنگم :)

حالا بازم خودش میدونه

خدا تو ماه رمضون اگه جایی اینکه بگه هیچی نخور میگفت کم تر بخور بیشتر از پارتیش استقبال میشد

بعد ما واسه جنتی بدبخت جک میسازیم

این ملکه بریتانیا همون نیست که وقتی میخاست واسه هیتلر خط و نشون بکشه از لفظ پسرم به حرف مادر پیرت گوش کن استفاده میکرد ؟!

یهو عصبانی میشی

یهو عصبانی میشی میرینی به همه چی بعد یهو آروم میشی میبینی تپه نریده نذاشتی، جمع کردن ریدموناتم از عهده شهرداری هم بر نمیاد

خاب

الان چند ماهه خاب ندیدم مثل گاو میخابم مثل گاو پامیشم قبلا ها کلی تو خاب کارهای خارق العاده میکردم هر کاری تو بیداری ازم بر نمیومد میکردم

دشمن شاد

دشمنی علنی کردن با کسی که در حد ُ اندازتون نیست، بزرگ میکنتش،
اونم همین و میخاد که ثابت کنه اندازتونه
بیتفاوتی میگاد این جور آدما رو

+18

از آخوندایی که با صدای شادمهر تحریک میشن انتظار دارین حجاب رو اجباری نکنن!؟
گنبد واسه شباهتش به ممه اینا رو تحریک میکنه بعد شما میخای جلوشون کون لخت بیای !؟
این تیتر +18 حتی اگه مطمئن باشی دروغه بازم نمیتونی ازش بیتفاوت عبور کنی

صاف و ساده

آدم صاف و ساده وجود نداره
بعضیها خودشون رو میزنن به سادگی اینم از زرنگیشونه

دلیل قانع کننده ای نیست

بعضی ها فقط چون بقیه بهت پارس میکنن بهت پارس میکنن

بهونه جو

گاهی دمباله بهونه میگردیم از آدم های دوروبرمون دلگیر شیم

هر کاری میکنی بکن اما دروغ نگو

آدم فقط بناش رو بزاره دروغ نگه دیگه کمتر امکان انجام خباثتی رو پیدا میکنه

هر وقت عصبانی شدی

هر وقت عصبانی شدی، از هر کی دم ِ دستت ِ انتقامش و نگیر،این بدبخت که مقصر نیست فقط بی موقع جلوت سبز شده

صداهای عجیب

من هنوزم گاهی یه صداهای عجیبی از زیر تخت میشنوم واسه همین هر شب چک میکنم کسی زیرش نباشه

آدمها

آدمها دو دسته اند: آدمها و حیوانات

فرایند

از فرایند رسیدن به یه هدف احساس رضایت نکنی از رسیدن به هدفم راضی نمیشی

مغرور ِ تنها

آدمای مغرور تنهان
نباس باهاشون دشمنی کرد باس واسشون دلسوزی کرد

نترسین نترسین ما همه با هم هستیم

حرفت و بزن ،بی ترس و واهمه
قضاوت های دیگران مهم نیست
بالاترین نتیجه همون حرفیه که زدی و نموند رو دلت
اونی که باس بفهمه میفهمه
اونی هم که نمیفهمه هم تخمت ِ

خارجی ها

خارجی ها از ما آدمای بهتری نیستن ، قانون دست و بالشون و بسته وگرنه یه کس کشایی بودن به مراتب از ما بدتر

واقعی/ حساب کردم

بابام با احتساب روزی 1 ساعت تو مستراح نشستن تا حالا 2 سال و 7 ماه از عمرش رو اونجا گذرونده
همسن بابام بشم نصف این عدد رو گرفتم باس فکری کرد

شل کن

کس کش تزریقاتیه میگه شل کن !
خودت شل کن
عمه ات شل کن

تبلیغ وینستون

سیگار نکشید حتی وینستون

تنها خوبیه گوشت مرغ اینه که نمیتونن گوشت سگ رو جاش بهمون قالب کنن

اصن حواسم نبود گوشت کلاغ و میشه جا مرغ بهمون بندازن

ترس نداره که

واگذارت میکنم به خدا اما نترس کاری باهات نداره

مغزم و از برق بکش راحت شم

واسه مغز باس یه دکمه ای چیزی میذاشت یه تایمایی خاموشش کنی یا از برق بکشیش خنک ش

همون زن باردار قبلیه

امروز یه زن ِ باردار دیدم سر بچه اش غر میزد که چرا دیر کردی
بهش گفتم حق داره من جاش بودم اصن نمیومدم

خیلی باردار

امروز یه زن باردار دیدم خیلی باردار بود چند قلو هم نبود فکر کنم بچه اش در بدو تولد هم هیکل من باشه

بازم خودکشی

هیچی ارزش خودکشی رو نداره اما خیلی چیزا ارزش خودکشی رو نداره

خودکشی نکنین ،اگه واسه انتقام نیست سعی کنید مرگتون اتفاقی جلوه کنه

خودکشی، انتقام ِ کثیفیه

ناصر خسرو

راه رفتن تو ناصرخسرو حتی وقتی دارو نیمخای وقتی صدای این دارو فروشا رو میشنوی که دارن جون آدمیزاد میفروشن غمگینه ،وقتی دمباله دارو تو ناصر خسرو میگردی که ...
،ای داد ای داد

خرمگس

همین الان با یه کتاب یه کیلویی زدم تو سر یه خرمگس که مشغول تمیز کردن دستاش بود
درس عبرتی شه برای بقیه حشران موزی که اینقدر وسواسی نباشن
موتوعسفانه لاشه اش چسبید به کتاب و مجبورم عطای خوندن کتاب و به لقاش ببخشم

کارما

میگن هر اتفاقی که این زندگی برات میوفته نتیجه کارایی که تو زندگی قبلی کردی
من تو زندگی قبلی درخت بودم
یه بار که یه بچه اومد زیر سایه ام بازی کنه با لگد زدم زیر ِ کونش گفتم برو بچه حوصله ات و ندارم
هر چی میکشم از اون لگد َ است

:/

دیروز یه پلیس 140 سانتی با 40 کیلو وزن من و 40 تومان جریمه کرد
اومدم پایین باهاش چونه بزنم یه ربع دور و بر ماشین گشتم تا پیداش کردم از بس کوچولو بود
بعدم دیدمش خندم گرفت گفتم واقعا تو پلیسی ؟!
گفت آره برگ جریمه رو داد دستم
:/

سنگ صبور متری چند ؟

سنگ صبور فروشی

جسارت

همین که جسارت انجام این کار رو به خودش داد ارزشمنده مع الذالک

دژمن سازم دژمن ساز دلم باش

بشین تو خونه فقط تو دلت نسبت به یه آدم دشمنی کن
قول میدم خیلی زود بدون اینکه دیده باشیش و باهاش حرف زده باشی تبدیلش کنی به بزرگترین دشمنت

بهشت

حکومت که عوض شه این ون های گشت ارشاد مکان میشن
زنگ میزنی هر جا باشی جاکشش واست ون رو میاره ، لازم نیست دربه در مکان شی

۱۳۹۱ مرداد ۶, جمعه

گرگی در پوشش میش

خیلی اوقات هم مهم نیستی چی هستی
اما مهمه چی نیستی!

باس لاغر کرد

اصن آدمای چاق نمیتونن قهرمان ِ داستانا باشن
باس لاغر کرد

انگری برد

مادرم به تازگی انگری برد گوشیش رو کشف کرده
موتوعسفانه آینده خوبی برا خانواده متصور نیستم

نه اینکه نخای، نمیشه

گاهی نمیشه دست از دوست داشتن یکی برداشت حتی وقتی ازش متنفری

بی اعتقادم باش

آدمی باید به یه چیزی اعتقاد قلبی داشته باشه
حالا میتونه اون اعتقاد قلبی حتی بی اعتقادی باشه

۱۳۹۱ مرداد ۵, پنجشنبه

دکمه موعسم

در حال حاضر بیشتر از گرانی دکمه موسم که خراب شده آزارم میده

یکی به این ننه ها بگه ارزشش و نداریم اینقدر غصه ما رو میخوری

مادرم اینقدر واسه جوش خاهرم گریه کرد تا جوشش خوب شد

وایسا دنیا رضا صادقی پیاده شه


خیلی وقته به خلیج فارس رای ندادم احساس پوچی میکنم


/:

تو فردوسی یارو زده بود مهره مار ِ تضمینی گفتم تضمینش چیه گفت درست نشد کارت بیا تف کن تو صورتم /:

مگسا

خلاف ِ عرف رایج مگسا خیلی هم حشرات ِ تمیزی اند الان یه مگسه 45 دقه است رو میزم داره دستاشو تمیز میکنه

هندونه خریدن هم یه جور قماره


مپرس

گلچهره وقتی میبینی سوالت آزارش میده مپرس

اتوبان حکیم

دست چپ و راست رو زود یاد گرفتم اما موتوعسفانه شرق و غرب و هنوز باس اتوبان حکیم و بیارم تو ذهنم تا بگم

کس کش خارجی ها

این کس کش خارجی ها فکر میکنن ما هنوز با الاغ اینور و اونور میریم هر شبم تا زنمون رو کتک نزنیم خابمون نمیبره

آشنایی با اینترنت

من بعد آشنایی با اینترنت اولین کاری که کردم عکس سوپر سرچ کردم این اولین بار تا سالها ادامه داشت بدون اینکه آپشن جدیدی بهش اضافه ش

نهنگا

نهنگا یه چی میدونن با هم خودکشی میکنن کلا حماقت دسته جمعی راحت تر ومعقولانه تر ِ

هندونه هم نخاستیم

یه ذره سر فاصله خورشید با زمین دقت میکرد ما الان کمتر آبپز شده بودیم

این نژاد پاک آریایی چقدر کلکه


آهنگ های خوب

یه آهنگ خوب رو تا زمانی که نوستالژی یه خاطره بد نشده میشه گوش داد

کس نگو

وقتی یکی داره سقوط میکنه نرو بالا سرش روضه بخون یا دستشو بگیر یا گوه اضافی نخور

امام زادهه اسمش یادم رفت

یه امام زاده نزدیک ایلام هست با پول نذری قاچاقچی ها میچرخه اموراتش ،امام رضایی واسه خودش تو بزرگی قشنگی

خودکشی، انتقام ِ کثیفیه

خودکشی نکنین ،اگه واسه انتقام نیست سعی کنید مرگتون اتفاقی جلوه کنه

خراب شده

امروز یه زن ِ باردار دیدم سر بچه اش غر میزد که چرا دیر کردی /بهش گفتم حق داره من جاش بودم اصن نمیومدم

واگذارت میکنم به خدا

واگذارت میکنم به خدا اما نترس کاری باهات نداره

از ماست که برماست

حکومت عوض شه یه گشت ارشاد راه میندازن چادری ها رو بازداشت میکنن ،چرا فکر میکنیم لیاقت ما بیشتر از ایناست؟!

صراحتا

رئیسم امروز صراحتا بهم گفت از فردا دیر نیا سر کار گفتم نمیتونم گفت باشه

بی ترس و واهمه

حرفت و بزن ،بی ترس و واهمه، قضاوت های دیگران مهم نیست، بالاترین نتیجه همون حرفیه که زدی

آفساید

شرکت تبدیل شده به چندین تیم دو سه نفره که دهن هم و میگان منم وایسادم خط نگه دار آفساید رو اعلام میکنم

خارجی ها

خارجی ها از ما آدمای بهتری نیستن ، قانون دست و بالشون و بسته وگرنه یه کس کشایی بودن به مراتب از ما بدتر

عمه ات شل کن

کس کش تزریقاتیه میگه شل کن !خودت شل کن عمه ات شل کن

آدمای مغرور

آدمای مغرور تنهان نباس باهاشون دشمنی کرد باس واسشون دلسوزی کرد

بعضی ها

بعضی ها هرچی میگن آدم بهش بر نمیخوره بعضی ها هیچی نمیگن آدم بهش برمیخوره

نمیخابم که خابیده باشم، میخابم که فراموش کنم


از 13 سالگی

از 13 سالگی سالی فقط 1 ماه بزرگ شدم بقیه اش به کس کلک بازی گذشت

حساب بانکی

دارم تجربه هام رو جمع میکنم بزارم بانک سودش رو بگیریم

هر شب

من هنوزم گاهی یه صداهای عجیبی از زیر تخت میشنوم واسه همین هر شب چک میکنم کسی زیرش نباشه

در مورد زندگی هم تعمیم پیدا میکنه

کرم ِ توی میوه رو متوجه نشی بخوری خیلی هم خوشمزه است

نوت آدم همیشه تحت تاثیر آهنگی که داره پخش میشه قرار میگیره


حماقت گروهی

حماقت گروهی چون بار ِ حماقتش رو دوش کل جمع قرار میگیره همیشه ارتکابش به مراتب راحت تر از حماقت شخصیه

دلیل قانع کننده ای نیست

بعضی ها فقط چون بقیه بهت پارس میکنن بهت پارس میکنن، دلیل قانع کننده ای نیست

درس ِ اول

آدم تو محیط مجازی باس کاملا مجازی باشه ، واقعی شدن با مجازی ها اشتباهه مگر واسه ازدواج

واقعی

یه روز تو شابدول عظیم یه یارو رفت تو محراب گفت من روح حضرت محححمد هستم بهم ایمان بیارین، خادما با کتک روح حضرت و با خودشون بردن
کور شم اگه دروغ بگم

از سر کون گشادیه

بی اعتقادی بعضی ها از سر بی اعتقادیه این قبوله اما بی اعتقادی بعضی ها از سر کون گشادیه این قبول نیس

۱۳۹۱ تیر ۲۸, چهارشنبه

آدم باید در زندگی یه کار را خوب بلد باشد انجام دهد

مادرم آش های خوشمزه ای میپزد، نه ازاین آشهای رشته و دوغ ِ هر جایی! آش شله قلم کار رشتی که حتی به قول خودش اگه دستورشم بلد باشی تا رشتی نباشی نمیتونی درست کنی، حتی مادرم همیشه تاکئید دارد که آقای نادری همکار پدرت که سالها سر مسائل کاری با پدرت قطع رابطه کرد فقط برای خوردن سالی یک بار از آش شله قلمکارِ من دوباره طرح دوستی با پدرت رو ریخت ، همیشه سر آشش دعواست البته چون مادرم همیشه از اینکه سر آشش دعواست بسیار ذوق زده میشود و آدم بسیار محبوبی است خیلی ها تمارض به دعوا بر سر آشش میکنند و به این وسیله شاهد ذوق زدگی مادرم میشوند.هر چند همه مادرها بهترین آشپزهای دنیا هستند به زعم نزدیکان، اما آش شله قلمکار مادرم خوشمزه است.همیشه برای فرار از زحمت هم زدن آش سعی میکنم آخرهای پختش خودم را برسانم که لحظات بسیار حساسی است و کسی اجازه ورود به آشپزخانه را ندارد چون خدایی نکرده زبانت لال اگر قاشقی آغشته به ذره ای روغن یا هر موجود خبیثی دیگر آش را لمس کند آش به اصطلاح می بُرد و همه سینه چاکان آش ِ مادر ناکام میشوند و مجبورند یکسال تمام غصه بخورند که آش ِ امسال شان را نخوردند.
مادرم همیشه بعد از افطاریه زنانه ی هر ساله در حسینیه تا ساعت ها از اتفاقاتی که پیرامون تقسیم آش افتاد و این که چقدر بعضی ها از دستش ناراحت شدن که به اندازه کافی بهشان آش نرسید که برای شوهررو بچه هایشان ببرند تا آنها هم  یک شیکم سیر بخورند تعریف میکند
آدم باید در زندگی یه کار را خوب بلد باشد انجام دهد

۱۳۹۱ تیر ۱۵, پنجشنبه

دکتر معین

شاید الان وقتش نباشه این و بگم اما بزرگترین اشتباه ما وقتی بود که تاج زاده مجری انتخابات بود و ما دکتر معین ِ غیر کاریزماتیک و با اراده رو جدی نگرفتیم

ترافیک زدایی

- برای تحمل راحت تر ترافیک میتونین برای به خطر نیفتادن اسلام و مسلمین آب معدنی واتا بخورین و فاز مست شدن به خودتون القا کنین

- میتونین به هر وسیله ای جلب توجه کنین ،مثلا واسه بچه ماشین جلویی ژانگولر در بیارین یا حتی با صدای بلند بگوزین و کارای بیشرمانه دیگه بکنین
تبصره بند بالا - هر چی ژانگولری که  از خودتون در میارین توجه بیشتری به خودش جلب کنه کمتر متوجه ترافیک میشین، حتی میتونین از حلقه های آتیش بپرین یا سرتون رو بکنین تو دهن شیر
کلا وقتی به آدم توجه میشه آدم متوجه گذشت زمان نمیشه

- از گوش دادن به سلکشن ها جدا خودداری نمایید
یه سی دی آهنگ گذاشته و سعی کنید فازِ یک آهنگش رو بگیرید و از همه مهمتر سعی کنید حتی شده به غلط و غولوط خواننده رو همراهی کنید

- میتونین تصور کنین یه آدم فرضی کنار صندلی شما نشسته و تا میتونین تحقیرش کنین
باهاش حرف بزنین و تمام ِ اشتباهات ِ زندگیتون رو بندازین گردنش
دقت کنین آدم فرضی کمربندش رو بسته باشه که اگه خدایی نکرده تصادف کردین زنده بمونه تا بتونین همیشه با تحقیرش، ترافیک رو راحت تر تحمل کنید

- میتونین با موبایل تمارض کنین که یه  آدم خیلی مهمین که مشغول معامله خیلی میلیان دلاریه
هر چند دقه یه بار هم به آدم فرضی پشت خط اشاره کنین که بنزتون نمایندگی و مجبور شدین با پراید شرکت بیاین

-سعی کنید خودتون رو جای نوازنده گیتار برقی آهنگ جا بزنید و فاز ِ اریک کلاپتون رو بگیرین که داره لبه تاریکی رو تمرین میکنه

- میتونین دختر و پسر ماشین جلویی رو نیگا کنین و حدس بزنین الان چه دیالوگی بینشون بر قراره
میتونین با گمانه زنی های خاله زنک پیرامون اون دو تا بدبخت خودتون رو حسابی سرگرم کنین

- میتونین واسه خودتون جک بگین و خودتون رو بخندونین
سعی کنید یادتون بره که قبلا اون جک رو شنیدین تا حسابی خنده اتون بگیره

-... { این بند به علت داشتن مورد ِ غیر اخلاقی حذف شد}

- سعی کنین با سعی صدر و راه دادن به ماشین های دیگه به خودتون و دیگران القا کنین آدم خیلی خوب و با اخلاقی هستین که تازه به خاطر مادر ِ پیرتون از اروپا برگشتین
حتی میتونین با جمله کوتاه و کاربردی ِ کجایی اروپا که یادت به خیر برای ماشین های بقلی کلی ریاکاری کنین



۱۳۹۱ خرداد ۹, سه‌شنبه

شاید چون یه کم ریاکارانه به نظر میرسید هیچ وقت اینو نگفتم


 تا پارسال تو شمال اسپانیا زندگی میکردم
در آمد خوبی داشتم
خیلی خوب حتی
و زندگی خوب
یه روز پدرم بی هیچ دلیل منطقی زنگ زد که باس برگردی ایران
مقاومت کردم اما نهایتا تسلیم شدم
بغض داشت پشت تلفن وقتی دم از برگشتنم میزد !
اون زندگی با شکوه رو ول کردم و با چشم گریون برگشتم
با چشم خیلی گریون
تو دستشویی فرودگاه بارسلونا مثل ابر بهار اشک میریختم
برگشتم تو این خراب شده، تو این سگ دونی ، تو شهری خاکستری که فقط ترافیکش واسه تلخ کردن زندگی به کامت کافیه! بگذریم از بقیه نکبتهاش
اون موقع که تصمیم گرفتم برگردم پیش خودم فکر کردم
پدرم 68 سالشه
مطمئن نبودم چقدر میتونم ببینمش ، باهاش باشم ، پای حرفای تکراریش بشینم
اصن فرای تمام این حرفها حق داشت ازم بخواد
یادم نمییومد تو این 30 سال چیزی ازم خواسته باشه
همیشه پیش خودم میگفتم بالاخره یه روز عالم کائنات جواب این از خود گذشتگی من و میده
با یه چیز بزرگتر !

اما پشیمون شدم
زندگی تو ایران سخت شده بود
سخت تر از همیشه
عرصه بهم تنگ شده بود
اونقدر تنگ که حتی ماهها با پدرم حرف نمیزدم
با پدری که تنها دلیل برگشتنم بود !
گذشت
چند ماه گذشت

چند وقته پیش دست تقدیر دلم و با دل یکی گره زد
عجیب گره زد
شاید کلیشه ای به نظر برسه اما
زندگیم بعد سی سال طعم متفاوتی پیدا کرد
شیرین تر از همیشه
حتی از ساحل رفتن های هفتگی تو سواحل کاتالان هم شیرین تر
طعم شیرین لباش تمام زندگیم شده بود
حالم فرق داشت
به لذتی کییفی رسیده بودم
به خدا حرف کلیشه ای نمیزنم اما واقعا حالم خوب شده بود
بهتر از همیشه ، این روزها تو کفه ترازو من باب کییفیت زندگی و لذتش به زندگی تو اسپانیای دوست داشتنی هم سنگینی میکرد
حتی بدون حضورش فقط به یادش، ترافیک هم برام لذت بخش شده بود
همه چی طعم جدیدی پیدا کرده بود

و اما امروز
اگه باز هم برگردم به پارسال و درخواست پدرم و انتخابٍ برگشتن یا موندن
به همین روزهام که باشکوه ترین روزهای عمرمه قسم به خاطر همین روزهام برمیگردم
بعله این روزا حس میکنم صاحب عالم کائنات داره جبران میکنه

۱۳۹۱ اردیبهشت ۱۷, یکشنبه

گربه خر

کی این گربه های بیشعور فرهنگ استفاده از پل عابر پیاده رو یاد میگیرن ؟!
این مسئولین چه غلطی میکنن پس!؟ چرا فرهنگ سازی نمیکنن ؟!

۱۳۹۱ فروردین ۲۹, سه‌شنبه

میز کنفرانس

هر بار که میرم اتاق رئیس یه کس شری از رو میزش بلند میکنم میارم اتاق خودم
امروز زنگ زد پایین که فقط میزم مونده، اونم بیا ببر پایین رو میز کنفرانس کارم رو انجام میدم

اینایی که

اینایی که سعی میکنن بو عرق رو با ادکلن مخفی کنن نهایتأ بو جوراب میده همه هکلشون

چنل

شرف آنکه حمام رفت به از آنکه حمام نرفت و چنل زد

چینی ها ریدن توش

خدا سره جنس دندون کم فروشی کرد
کمپلت قرار داد و داد به چینی ها ریدن توش

گرگ بلا بره ناقلا

الان شبکه نمایش زیر نویس کرد ساعت ۵ و ۲۰ دقه صبح گرگ بلا بره ناقلا پخش میکنه

بیتفاوتی خطرناکه

یه دوره ای از زندگی دیگه با چیزی خوشحال نمیشی با چیزی هم ناراحت نمیشی،
این حال ِ بیتفاوتی خطرناکه

اینو جو گیرا قاب کنن بزنن به دیوار خونشون

اونی که به کس شر یکی دیگه، درموردت قضاوت میکنه از اونی که کس شر گفته پشتت کس کش تره
اینو جو گیرا قاب کنن بزنن به دیوار خونشون

شهرداری منطقه 2

دیروز شاشم گرفت رفتم شاشیدم به شهرداری منطقه 2
یارو تو شهرداری پرسید امرتون؟
گفتم با شهردار کار دارم چپیدم تو توالت

۱۳۹۱ فروردین ۲۶, شنبه

میکلانژ

یکی نبود ، دو تا بود
در زمانهای خیلی دور خیلی نزدیک یه نقاشی بود که خیلی کارش درست بود یعنی اصن نادرستی تو کارش نبود البته منظورم فقط تو کار ِ نقاشیش بود وگرنه کلا آدم عنی بود.
نقاش قصه ما تو یوونتوس زندگی میکرد ، هر چند الان شهری به نام یوونتوس وجود نداره و فقط اسم تیمه فوتباله اما اون موقع ها خیلی هم وجود داشت ، بعدا ها یه سیل تخمی اومد شهر یوونتوس رفت زیر ِ آب موتوعسفانه ، با اینکه خیلی ها به واسطه اون سیل مهیب کلا مقطوع النسل شدن اما یه عده قبل سیل زرنگی کردن و به گا رفتند و بدین ترتیب خودشون و خوانواده محترمشون رو از سیل نجات دادند
این نقاش معروف ما خلاف بقیه نقاش های معروف، زمان قبل مرگش هم خیلی معروف و به نام بود و هر کس شری میکشید خیلی میلیان تومان به فروش میرفت.
یه روز مالدینی پادشاه شهر که هیچ ربطی به مالدینی فوتبالیست نداره یه سفارش به نقاش ما داد که بکشه
پسرِ نقاش ِ شهر ما هم چند سالی بود که به طور حرفه ای نقاشی میکرد ، بابا نقاش به پسرنقاش اعتماد میکنه و در نهایت حماقت و بلاهت میده پسرش این سفارش رو بکشه ، با اینکه این کار ِ پدر از سر کون گشادی بود و با اینکه تر پسرنقاش در نهایت میرینه به سفارش ِ پادشاه و اعتبار پدرنقاش خیلی بد جور به گا میره اما چون پسر فکر میکنه باباش بهش اعتماد کرده ، همین اعتماد ِ پدر سبب میشه پسر اعتماد به نفس پیدا کنه و به مراحل بالاترو حتی غول ِ آخر برسه
اسم بابانقاش نمیدونم چی بود اما اسم ِپسره میکل آنژ بود

۱۳۹۱ فروردین ۱۶, چهارشنبه

چس ناله

این که نوشته غمگین و تراژدی یا فیلم غمگین یا ... حال آدم رو گاهی خوب میکنه و واسه آدم جذابیت داره اینه که غم بزرگه آدمای دیگه غم خود آدم رو ناچیز میکنه و تحملش رو آسون تر 

بالش

هیچ وقت از مخترع بالش به درستی قدردانی نشد با اینکه بدون برق میشه خوابید اما بدون بالش نمیشه

۱۳۹۱ فروردین ۱۵, سه‌شنبه

۱۳۹۱ فروردین ۱۰, پنجشنبه

مرگ را هم به شیرین کاری تجربه کردم

امروز به دختر بچه هه تو آسانسور گفتم دختر جون گوشه لبت رو چرا شکلاتی کردی؟
دوستش گفت خالشه شکلات نیست ‎:(‏(
دختره غمگین شد
بدترین لحظه عمرم بود
تجربه مرگ بود

مبئوس

یه پیغمبری هم بود وقتی مبئوس شد به رسالت قبول نکرد واسه همین به خوبی و خوشی سالها در کنار خانوادش به خوبی و خوشی زندگی کرد

قصه های عاشقانه سکسیه

بابام یه دفترداره پره قصه های عاشقانه سکسیه که تو جوونی نوشته بعد ما رو موقع جق زدن دید یه ماه با هام حرف نزد جا اینکه واسم زن بگیره

ماهی قرمز

اینکه میگن ماهی حافظه اش۳ ثانیه است کسشره ما به ماهی قرمزمون یاددادیم واسه یه لقمه نون ژانگولر در بیاره

عطسه واسه خودش ارگاسمییه به وقت سلامت

ریدن هم به وقت اضطرار ارگاسمییه واسه خودش

پارگی کاندومه

من یکی رو میشناسم باباش بهش گفته نتیجه پارگی کاندومه اما تخمشم نیست خیلی شاده خیلی

بامبولی

یه گربه داشتیم اسمش بامبولی بود، بامبولی۲تا شکم زایید و مرد
مادر بزرگم تا آخر عمر بامبولی بامبولی میکرد از دلتنگی
به امام حسین واقعی

۱۳۹۱ فروردین ۷, دوشنبه

حاجی واشنگتن با دخترش

عاشقی حاجی واشنگتن با دخترش نشون میده ما ایرانی ها کلا از قدیم الایام دختر دوست بودیم خلاف اعراب بادیه
امروز هی غصه حاجی تو غربت و میخورم

حاجی واشنگتن

حال حاجی واشنگتن تو غربت وقتی بودجه سفارت ته کشیده بود اما میخواست آبروداری کنه
همون حال

۱۳۹۱ فروردین ۶, یکشنبه

لبه تاریکی

مایکل جکسون و دیوید گیلمور جفتشون پیغمبر بودن
معجزه اشون هم چند تا از آهنگاشون بود
اما چون ادعا رسالت نکردن کسی بهشون ایمان نیاورد
اما اریک کلاپتون واسه معجزه  لبه تاریکی ادعا رسالت کرد واسه همین همه بهش ایمان آوردن
حقم داشتن خو

داوود

یه پسره بود اسمش داوود بود یه گوشش رو سگ گاز گرفت بود کنده بود
 مسخره اش میکردیم
بچه بودیم اشتباه میکردیم
دلم واسش تنگ شده
داوود که گوشت رو سگ کند و خورد سال نوت مبارک پسر
ایشالا گوش جدید در بیاری خوشکل تر از قبلی

گربه صفت

ما یه همسایه داریم با غذا دادن به گربه های محل اونها رو به شدت چاق و تعدادشون رو زیاد کرده
پیاده که میام خونه از قلمرو این گربه ها باس عبور کنم
اونقدر زیاد و گنده ان همیشه این توهم واسم وجود داره که یه روز با هم متحد میشن و من و تیکه و پاره میکنن
یه گربه شاید نتونه به تنهایی چند تا چوب رو بشکنه ولی چند تا گربه با هم میتونن این کار رو بکنن
حیف که گربه ان و گربه صفت
واسه همین تا آخر عمر باس با فلاکته گدایی از دست پیرزن محل زندگی کنن

وبلاگ

هر آدمی باس واسه خودش وبلاگ داشته باشه
یه حرفایی هست که جاش فقط تو وبلاگه
فقط وبلاگ

:))

اس ام اس آرش جان سال نو مبارک رو واسه هزار نفر فوروارد کردم
اشتباه کردم اما اشتباه بامزه ای شد

دکتر لاغری

دکتر لاغری بهم برنامه داده بود گفته بود هر وقتم خیلی گشنه شدی دو تا دونه ساقه طلائی بخور،
روزی ۶ بسته ساقه طلایی میخوردم
آخه دائم هی گشنه ام میشد
برنامه اش بیخود بود
لاغرم نکرد

آستانه تحمل

اینکه فکر کنیم دو تا آدم حالا میخواد رفیق باشن یا عاشق و معشوق یا زن و شوهر با هم مشکل ندارن چرت محضه
اونایی که ظاهرا با هم مشکل ندارن واسه اینه که دو طرف دائم در حال گذشت کردن از همن
هیچکی رو پیدا نمیکنین شبیه اون یکی باشه
آدم با کسی که عین خودش نیست اختلاف داره چه تو مقام افکار چه تو مقام اعمال
آدما به اندازه آستانه تحملشون با هم ادامه میدن
آستانه تحمل هم به راحتی بالا میره

۱۳۹۰ اسفند ۲۹, دوشنبه

سلامتی همه اونا که سال تحویل تو غربتن

سلامتی همه اونا که سال تحویل تنهان چه اونایی که واقعا تنهان چه اونایی که ظاهرا تنها نیستن اما تنهان
سلامتی اونایی که واسه زدن حرفشون الان گوشه زندوننن

سلامتی  اونایی که سال تحویل تو بهشت زهران
سلامتی اونایی که سال پیش عزیزشون پیششون بود الان زیر خاکه
سلامتی اونایی که تو فراقن به جبر زمونه

۱۳۹۰ اسفند ۲۷, شنبه

سینیوریتا سینیوریت

یکی از عمیق ترین ابیاتی که تو زندگیم شنیدم شعری بود از بزرگان شعر و ترانه کشوربدین مضمون
سینیوریتا سینیوریتا نترس از عاشق شدن بیا اون با من

موبایل دستشویی ازدواج

وقتی بچه تون با خودش موبایلش و برد مستراح مطمئن باشین کار تموم شده است  ازش بپرسین طرفت کیه ؟کی بریم خاستگاری؟

:/

یه بار تو تاکسی از سر حجب و حیا خودم چسپوندم به در نخورم به دختره
دختره گفت آقا این مسخره بازی ها چیه درست مثل آدم بشین دیگه :/

هیچ وقت نشد

هیچ وقت نشد از اونجایی که زده از اینجا باز کنید باز شه

/واقعی

اسم ِ بابام تقیه اسم ِ بابا بزرگم جان

چس ناله تنهایی

خیلی از این ها که چس ناله تنهایی و از این دست کس شرجات میکنن مهم ترین عاملش خود شیفتگی خودشونه
آدمیزاده تنهاست آره اما این تنهایی با اون تنهایی خیلی فرق داره

۱۳۹۰ اسفند ۲۶, جمعه

یه همکار زن داریم

یه همکار زن داریم سیبیلش سایزه سیبیل فرشچیانه
تو دعوا شوهرش میفرستتش جلو میگه عیال برو سیبیلت و بکن تو چشش

بهاش و بده حالشو ببر

این دستگاهها هست تو خارجه پول میندازی یه آهنگ انتخابی میخونه برات
خیلی حال میدن
این موضوع که بهاش و بده حالشو ببر تو همه مسائل زندگی تعمیم پیدا میکنه

اگه

اگه امسال دنیا تموم نشه هم واسه ما تموم شده است

آقام داریوش

من دوست دارم خطبه عقدم رو آقام داریوش بخونه

چه حالی میده بنزین ۱۲۰۰ تومان شه

چه حالی میده بنزین ۱۲۰۰ تومان شه بعد مجبور شیم پیاده بریم اینور و اونور لاغر شیم زن بگیریم بچه دار شیم بچه امون رو داماد کنیم نوه دار شیم

یکی رو میشناسم سیکل داشت

یکی رو میشناسم سیکل داشت اما واسه ساخت یه فیلم کوتاه دیپلم افتخار گرفته بود بعد هر کی ازش میپرسید مدرکت چیه میگفت دیپلم افتخار

آقازاده چی کارن ؟

آقازاده چی کارن ؟
+فوقش لیسانس نمایش دارن تو برنامه کودک نقش درخت رو ایفا میکنن

سه روز طول کشید

من سه روز طول کشید به همکارم یاد بدم واسه خاموش کردن کامپیوتر نباس از برق بکشدش
آی کیو شوفاژ بیشتر از این همکار ماست

معلوم نبودن فید بک

معلوم نبودن فید بک آدم رو به مرور نسبت به تولید محتوا بی دقت میکنه
فید بک خیلی مهمه
خیلی
حتی واسه اونی که ادعا میکنه واسش مهم نیست
ما زنده به آنیم که مورد توجه قرار بگیریم
صادق باشیم با هم

رویا پردازیها

۱۳ روزه عید میخوام کارای عقب افتاده ۳۵۲ روز بعد و ۳۶۵ روز قبلش رو بکنم

هیچ وقت

هیچ وقت از تصمیمی که گرفتم پشیمون نشدم حتی وقتی پشیمون شدم

من سی سالمه

من سی سالمه دیپلم دارم فوقش اما هنوزم عضو هیات علمی شدن آکسفورد جز چشم اندازامه

کاش عید دیدنی نبود

کاش عید بود اما عید دیدنی نبود

از کجا شروع کنم

از کجا شروع کنم تو همه کارا سخت ترین مرحله کاره مخصوصا تو تمیز کاری

این آهنگ هایی که توش

این آهنگ هایی که توش آه و اوه داره وقتی با هدفون گوش میدی بابات مییاد اتاق مونیتور رو نمیبینه فقط صدای خفیف آه و اوه میشنوه
همین دیگه

اونی که تو سفره

اونی که تو سفره دلش تنگ نمیشه اونی که خونه است دلتنگ میشه

۱۳۹۰ اسفند ۱۴, یکشنبه

زخمی دلم باش

آدمی توانایی این و داره با یه جوش و زخم کوچیک اونقدر ور بره که تبدیلش کنه به یه زخم چرکین ِ غیر قابل درمان
این مهم در مورد زخمهای کوچیک ِ زندگی هم تعمیم پیدا میکنه

۱۳۹۰ اسفند ۱۰, چهارشنبه

شروع کننده دلم باش

بعضی ها تو شروع کردن یه کار تنبلن
باس کار رو شروع کنی بدی دستشون بگی ادامه بده
پشتکارشون هم خوبه
تا ته کار رو در نیارن دست بر دار نیستن 

۱۳۹۰ اسفند ۶, شنبه

بدون عنوان

چند وقت پیش اِمی نِم  واسه آهنگ نات  ِافرید از اومبا جایزه گرفت
معمولا رسم نیست که رئیس جمهور آمریکا واسه یه آهنگ به کسی جایزه بده اما
حساب کرده بودن و آمار گرفته بودن از هر صد نفری که تو آمریکا  تصمیم جدی به خودکشی گرفته بود 2 نفر به خاطر این آهنگ از تصمیمشون منصرف شده بودند
اِمی نِم  با این آهنگ دو درصد آمار خودکشی رو کاهش داده بود
از ریخت اِمی نِم  خوشم نمیآد اما به نظرم الان اِمی نِم  میتونه با خیال راحت سرشو بزاره بمیره چون کار بزرگی کرده چون جون چند نفر رو نجات داده ، چون یه کاری کرده ، چون یه فعلی مرتکب شده که بهش میشه اطلاق کرد کار بزرگ
اما من امروز وارد سی سالگی شدم و هنوزم هیچ کاربزرگی نکردم
راستش اصن کاری نکردم ،صرفا درگیر روزمرگی هام بودم
حتی یه پدر خوب یا یه  شوهر خوب نبودم یا حتی یه فرزند درست و درمون واسه ننه و بابام  
سی سالگی واسه خیلی کارها دیره واسه خیلی کارهام زود،  مثل ساعت 3 بعد الظهر
امروز من پر دردم
درد تابلوهای ناتمام ، قصه های نصفه و نیمه ،حرفهای نگفته و رو دل مونده ،چشم اندازهای نرسیده ، تخیل های محقق نشده
آدمی باس تا سی سالگی تکلیفش با خودش معلوم باشه اما من هنوزم تکلیفم با خودم روشن نیست

 اما خوب از اونطرف قضیه هم یه کاری رو نکردم که شاید تنها پارامترمثبت این ورودیه سی سالگی باشه
 پا رو حق نذاشتم ، تا اونجا که وجدانم یاری کرد من و تو تشخیص حق و باطل
خیلی اوقات هم از دستم در رفت و پا رو حق گذاشتم اما شرمندگیش و به جون خریدم و معذرت خواستم
همین
کل این سالهای زندگی من شد مجموعه ای از کارهای نکرده

پ.ن
تا دو سه سال قبل سی سالگی هر کی میپرسه چند سالته؟ میگی حول و حوش سی سال، تا چند سال بعدِ سی سالگی هم میگی حول و حوش سی سال
آدمی گاهی چند سال تو سی سالگی متوقف میشه اما یهو 40 سالش میشه
اما بعد یه سنی روز تولد،  آدم خیلی حال خوبی نداره
یادش می افته یکسال به مرگ نزدیکتر شده
هر چند مرگم این روزها بد چیزی نیست
از تمام دوستانی که من و با تبریکاشون شرمنده کردند جدا سپاسگذارم

۱۳۹۰ بهمن ۲۳, یکشنبه

اگه میتونی

اگه میتونی ایمیل دلم رو ببند

توهم الکی دلتنگی

وقتی بعد مدتهای مدید از زندگی تو فرنگ برگشتم ایران فهمیدم اینکه فکر میکردم الان همه از دلتنگی من غالب تهی کردن توهمی بیش نبوده
بعد یه مدت که نیستی کلا از جریان فکری آدمهایی که میشناختی به شکل خاصی کمرنگ میشی
اصن نمیشه خورده گرفت به این داستان چون در مورد خود آدم هم تعمیم پیدا میکنه
حالا بماند که خیلیها اصن یادشون رفته که تو نیستی

چایی دم وقت

بعضی کارا تو زندگی مثل چایی دم وقت میمونن
یه کم زودتر بخوری دهنت رو میسوزونه یه کم دیرتر بخوری از دهن می افته
یه تایمی داره
یه تایمه طلایی
من به اون تایم میگم دم وقت

وبلاگستان فارسی جان داد از بس جان ندارد

خیلی از وبلاگ نویس ها خودشون رو نسبت به معقوله فید بک بی تفاوت نشون میدادن
اما بعد بسته شدن گودر و کمرنگ شدن فید بک های وبلاگستان حضور همین وبلاگ نویس ها هم کمرنگ و کمرنگ تر شد
ما نیاز داریم دیده شیم ، خونده شیم ،مورد توجه و نقد قرار بگیریم
آدمیزاده چه بپذیره چه نپیذیره کس خله لایکه
منم هستم